1 - توهم عشقی  RSS  " />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خانهایمیلآرشیو RSS  ">Rss
Search
1
تابستان 1385
div style="padding-bottom:7px;padding-top:5px;text-align:center" >
چی می خواستیم چی شد

رفیقم میگفت : ای کاش روز اول که با پدرزن فعلی خودم بر خورد کردم چشمم کور گوشم کر میشد تا نه رویش را میدیدم و نه حرفهای چرب و نرمش را میشنیدم! آن پیرمرد با آن چک و چانه گود افتاده و آن ریش بزی به قدری با آب و تاب از هنرهای دخترش تعریف کرد که بالاخره آن ناف را به من بست و آن ماست ترشیده را به ریشم ماسوند. میگفت : دختر من در هنرمندی و خانه داری نظیر نداره در پخت و پز و دوخت و دوز و شستشو کت دست تمام کدبانوها را از پشت بسته، در بافندگی ید طولایی دارد خواننده خوبی است نوازنده ماهری است در نقاشی استاد است در رانندگی استاد است
ولی چند وقت که از ازدواج مان گذشت فهمیدم خانم برعکس ادعا های پدرش نه تنها یک جو هنر ندارد بلکه هفته ای یک بار هم موهایش را شانه نمی کند به طوری که کم مانده لا بلای چین و شکن گیسو هایش عنکبوت تار ببندد. پدرش میگفت دخترم دوخت و دوز خوب بلد است حالا فهمیدم جز پا پوش دوختن برای مادرم چیز دیگری بلد نیست! گفته بودند او نوازنده ماهری است صحیح است علیا مخدره همه کس را مینوازد جز حقیر فقیر را، امّا چرا یک شب من را هم نواخت چنان سیلی آب داری به گوشم نواخت که آبش از چشمم در آمد به من می گفتند او در رانندگی تصدیق دارد من هم تصدیق میکنم چون خودم را دوسه مرتبه با لنگه کفش از خانه رانده است
صحبت رفیقم که به اینجا رسید گفتم جوش نزن فقط تو نیستی که به این درد مبتلایی رفیق خودم میگفت چون من اهل مطالعه بودم و شنیدم دختری تحصیل کرده و اهل مطالعه است، فریفته او شدم ولی در همان ماه اول فهمیدم نه تنها دوستدار کتاب نیست بلکه دشمن کتاب هم هست!! یک روز دیدم حافظ کوچک بغلی را زیر پایه میز توالتش گذاشته که میز نلنگد به او پرخاش کردم که چرا این کار را کردی؟ خانم عصبانی شود و شاهنامه فردوسی به آن بزرگی را برداشت و مثل پاره اجر به مخم کوبید! ادعا میکرد که پانزده سال تحصیل کرده و همیشه نمره اش بیست بوده ولی هیچ درسی را به اندازه سر سوزنی بلد نیست. چرا از تاریخ فقط تاریخ تولد خودش را میداند. از جغرافیا فقط اوضاع طبیعی فلان باشگاه و کاباره را بلد است. حساب که اصلا سرش نمی شه «ولگردی» و «ولخرجی» و «وراجی» و«گریه» را چهار عمل اصلی میداند و در فیزیک جیب بنده را مرکز ثقل دستهای خود فرض میکند. از اصول چیزیکه شنیده همان ادا و اصول است در کشاورزی که واقعا معرکه است یک جا گفته بود از میان مرکبات فقط خرمالو را دوست دارد


| نوشته شده توسط سجاد در دوشنبه 85/5/9 و ساعت 12:43 عصر | نظرات دیگران()
« خواستگاری »
« خواستگاری »
اوایل شب بود. دلشوره عجیبی تمام بدنم را فرا گرفته بود. بعد از اینکه راه افتادیم به اصرار مادرم یک سبد گل خریدیم. خدا خیر کسانی را بدهد که باعث و بانی این رسم و رسومهای آبکی شدند. آن زمانها صحرای خدا بود و تا دلت هم بخواهد گل! چند شاخه گل می کندن و کارشان راه می افتاد، ولی توی این دوره و زمونه حتی گل خریدن هم برای خودش مکافاتی دارد که نگو نپرس!!! قبل از اینکه وارد گلفروشی بشوی مثل «گل سرخ» سرحال و شادابی ولی وقتیکه قیمتها را می بینی قیافه ات عین «گل میمون» می شود. بعدش هم که از فروشنده گل ارزان تر درخواست می کنی و جواب سر بالای جناب گلفروش را می شنوی، شکل و شمایلت روی «گل یخ» را هم سفید می کند!!! البته ناگفته نماند که بنده حقیر سراپا بی تقصیر هنوز در اوان سنین جوانی، حدود ای «سی و نه» سالگی بسر برده و اصلاً و ابداً تا اطلاع ثانوی نیز نیازی به تن دادن به سنت خانمانسوز ازدواج در خود احساس نمی نمودم منتهی به علت اینکه بعضی از فوامیل محترمه خطر ترشی افتادگی، پوسیدگی روحی و زنگ زدگی عاطفی اینجانب را به گوش سلطان بانوی خاندان مغزّز «مقروض السلطنه» یعنی وزیر «اکتشافات، استنطاقات و اتهامات» رسانده بودند فلذا برای جلوگیری از خطرات احتمالی عاق شدگی زودرس و بالطبع محروم ماندن از ارث و میراث نداشته و یا حرام شدن شیر ترش مزه نخورده سی و هشت سال پیش و متعاقب آن سینه کوبیدن ها و لعن و نفرین های جگرسوز نمودن و آرزوی اشّد مجازات در صحرای محشر و از همه بدتر سرکوفت فتوحات بچه های فامیل و همسایه مبنی بر قبول شدن در رشته های دانشگاهی؛ نانوایی سنگکی اطاق عمل،تایتانیک پزشکی، مهندسی فوتولوس و متلک شناسی هنرهای تجسمی، صلاح را بر آن دیدم که حب سکوت و اطاعت خورده و به خاطر پیشگیری از بمباران شدن توسط هواپیماهای تیز پرواز «لنگه کفشهای F14» و موشکهای بالستیک «نیشگون ها و سقلمه های F11» و غش و ضعف های گاه و بیگاه «مادر سالار» به همراه از خانه بیرون کردنهای «پدر سالار» و تهدیدات جانی و مالی فوق العاده وحشتناک همشیره های مکرّمه با مراسم خواستگاری امشب موافقت به عمل آورده و خود را به خداوند منان بسپارم.

خلاصه کلام به هر جان کندنی که بود به مقصد رسیدیم. بعد از مدتی در باز شد و قیافه پدر و مادر عروس خانم از دور نمایان شد. چشمتان روز بد نبیند! پدر عروس که فکر می نمود من بوده ام که ارث بابای خدا بیامرزشان را بالا کشیده ام، چنان جواب سلامم را داد که دیگر یادم رفت به او بگویم مرا به غلامی بپذیرد، از همین حالا معلوم بود که بیشتر از غلامی و نوکری خانواده شان چیزی به من نمی ماسد!! مادر عروس خانم نیز چنان برو بر به چشمانم خیره شده ورانداز می نمود که اولش فکر کردم قرار است خدای نکرده با ایشان ازدواج کنم، فقط مانده بود بگوید که جورابهایت را هم در بیاور ببینم پاهایت را سنگ پا زده ای یا نه!!! بعدش هم نوبت خواهر ها و برادرها عروس رسید. معلوم بود که از حالا باید خودم را روزی حداقل یک فصل کتک خودرن از دست برادرهای عروس آماده می نمودم. به خاطرهمین هم با خودم تصمیم گرفتم که اگر زبانم لال با عروسی ما موافقت شد سری به اداره بیمه «فدائیان راه ازدواج» زده و خودم را بیمه «شکنجه زناشوئی» و بیمه «بدنه شخص ثالث» کنم! علی ایحال، بعد از مدتی انتظار و لبخند ها و سرفه ها و تعارف های مکش مرگما تحویل هم دادن، عروس خانم هم با سینی چای قدم رنجه فرمودند. عروس که چه عرض کنم، دست هر چی مامان گودزیلا را از پشت بسته بود! بعد از اینکه چای جوشیده دست خانوم خانوما را میل کردیم، پدر عروس خانم شروع به صحبت نمود. ایشان آنقدر از فواید ازدواج و اینکه نصف دین در همین عمل خیر گنجانده شده است و بعدش هم بایستی ازدواج را ساده برگزار کرده و خرج بالای دست داماد نباید گذاشت، گفت و گفت که به خود امیدوار شدم و کم کم آن رفتار خشن اولشان را به حساب ظاهر بینی و قضاوت ناعادلانه خودم گذاشتم. پس از اینکه سخنان وزیر ارشاد، پدر زن آینده به پایان رسید وزیر جنگ، مادر زن عزیز شروع به طرح سوالات تستی به سبک کنکور سراسری کرد. ابتدا مادر عروس با یک لبخند ملیح و دلنشین واز شغل اینجانب سوال نمود. من هم با تمام صلابت خودم را کارمند معرفی کردم. کفر ابلیس عارضتان نگردد!! مادر عروس که انگار تیمور لنگ قرار است دوباره به ایران حمله کند چنان جیغی زده و به گونه ای مرا به زیر رگبار ناسزاهای اصیل پارسی رهنمون ساخت که از ترس نزدیک بود، دو پای داشته را با دو دست دیگر به هم پیوند زده و چهار نعل از پنجره اطاق پذیرایی طبقه پنجم ساختمان به بیرون پریده و سفر به ولایت عزرائیل را آغاز نمایم. در ادامه جلسه بازجویی (ببخشید خواستگاری) خواهر بزرگتر عروس از من راجع به ویلای شمال و اینکه قرار است تعطیلات آخر هفته را با خواهر جانشان به ماداگاسکار تشریف برده یا سواحل دلپذیر شاخ آفریقا، سولات بسیار مطبوعی را مطرح نمودند. خانمم نیز از فرصت بدست آمده استفاده ابزاری کرده و مدل ماشینی را که قرار بود خواهر فرخ سرشتشان را سوار آن بنمایم از من جویا شد. بنده ندید بدید هم که تا حالا توی عمر شریفم بهترین ماشینی که سوار شده ام اتوبوس شرکت واحد بوده است از اینکه توانایی حتی خرید یک روروک یا سه چرخه پلاستیکی اسباب بازی را نیز نداشته و نمی توانستم همراه با خواهر دردانه ایشان سوار بر «اپل کوراساو» و «دوو سیلویا» و «پیکان خمیری» در خیابانهای «شهرک شرق و میر عروس و خوشبخت آباد» ویراژ داده و دلم دیمبو و زلم زیمبو راه بیندازم کمال تأسف و تأثر عمیق خویش را بیان نمودم. بابای عروس هم که در فواید ساده برگزار کردن مراسم عروسی یک خطبه تمام سخنرانی کرده بود از من برای دخترشان سراغ خانه دوبلکس با سقف شیبدار، آشپزخانه اپن و دستشویی کلوز و خلاصه راحتتان کنم کاخ نیاوران را می گرفت. هر چند که حضرت اجل نیز بعد از اینکه فهمید داماد آینده شان خانه مستقل نداشته و قرار است اجاره نشینی را انتخاب نماید نظرشان در مورد دامادهای گوگولی مگولی برگشته و به من لقب «گدای کیف به دست» را هدیه نمودند!

بعد از تمام این صحبتها نوبت به سوالات عروس خانم رسید. اولین سولا ایشان در مورد موسیقی بود و اینکه بلدم ارگ و گیتار و تنبک بزنم یا نه؟ واقعاً دیگر این جایش را نخوانده بودم. مثل اینکه برای داماد شدن شرط مطربی و رقص باباکرم نیز جزء واجبات شده بود و ما خبر نداشتیم! دومین سوال ایشان هم در مورد تکنولوژی مخابرات خلاصه می شد، عروس خانم تلفن موبایل را جزء لاینفک و اصلی زندگی آینده شان می دانستند، من هم که تا حالا بهترین تلفنی که با آن صحبت کرده ام تلفن عمومی سر کوچه مان بوده توی دلم به هر کسی که این موبایل را اختراع کرده بود بد و بیراه گفته و از عروس خانم به خاطر نداشتن موبایل عذر خواهی نمودم. بعد از این که عروس خانم فهمید که از موبایل هم خبری نیست سگرمه هایش را درهم کرده و مرا یک «بی پرستیش عقب افتاده از دهکده جهانی آقای مک لوهان» توصیف نمود، البته داغ عروس خانوم هنگامه که متوجه شد بنده بی شخصیت از کار با اینترنت و ماهواره هم سر در نیاورده و نمی توانم مدل لباس عروسی ایشان را از آخرین «بوردهای مد 2000 افغانستان» بیرون بیاورم، تازه تر شده و چنان برایم خط و نشان کشید که انگار مسبب قتل «راجیو گاندی» در هندوستان عموی بنده بوده است و لاغیر!

در ادامه سوالات فوق، علیا مخدره از من توقع برگزاری مراسم عروسی در باشگاه یا هتل را داشتند، چون به قول خودشان مراسم عروسی که توی باشگاه برگزار نشود باعث سر شکستگی جلوی فامیل و همسایه ها می شود! والله، اینجایش که دیگر برایم خیلی جالب بود ما تا حالادیده بودیم که باشگاه جای کشتی گرفتن و فوتبال و والیبال بازی کردن است ولی مثل اینکه عروس خانم ها جدید زمین چمن و تشک و تاتامی را با محضر ازدواج اشتباه گرفته اند، الله اعلم! سوال چهارم هم به تخصص بنده در نگهداری و پرستاری از «گربه ها و سگهای ایشان» در منزل آینده مربوط می شد که این بار دیگر جداً نیاز به وجود متخصصین باغ وحش شناسی و انجمن دفاع از حقوق بقای وحش احساس می گردید تا برای به سرانجام رسیدن این ازدواج میمون و خجسته کمی فداکاری به خرج و راه و روشهای «معاشرت دیپلماتیک» با آن موجودات زبان بسته را نیز به داماد فدا شده در راه عشق «هاپوها و میو میوها» آموزش می دادند، بعد از تمام این وقایع ناخوشایند نوبت به مهریه رسید. خواهر کوچکتر عروس به نیت صدو دوازده نفر از یاران «لین چان» در سریال «جنگجویان کوهستان» اصرار داشت که صدو دوازده هزار سکه طلا مهریه خواهر تحفه اش باشد و به نیت اینکه در سال هزار و سیصد و چهل نه به دنیا آمده، هزار و سیصد و چهل و نه سکه نقره هم به مهریه اش اضافه شود! باز جای شکرش باقی بود که سال تولد در ایران «شمسی » می باشد اگر «میلادی» بود چه خاکی به سرم می کردم! بعد از قضیه مهریه نوبت شیربها شد. مادر عروس به ازای هر سانتیمتر مکعب از آن شیر خشکی به دختر خودش داده بود برای ما دلار، یورو، سپه چک، عابر چک و سهام کارخانجات پتروشیمی کرمانشاه و تراکتورسازی تبریز را حساب کرده به طوریکه احساس نمودم که اگر یک ربع دیگر توی این خانه بنشینیم خواهند گفت که لطفاً پول آن بیمارستانی را که عروس خانم در آنجا بدنیا آمده و پول قند و چایی مهمانهایشان را هم ما حساب کنیم!

بعد از تمام این حرفها مادر بخت برگشته ما یک اشتباهی کرده و از جهیزیه ننه فولاد زره، عروس ترگل ورگلشان سوال نمود. گوشتان خبر بد نشنود! آن چنان خانواده عروس، مادرم را پول دوست، طماع، گدای هفت خط، تاجر صفت، دلال، خیانتکار جنگی و جنایتکار سنگی معرفی کردند که انگار مسبب اصلی شروع جنگ جهانی دوم مادر نئونازی بنده بوده است، نه جناب هیتلر! به هر تقدیر در پایان مراسم بعد از کمی مشورت خانواده عروس جواب «نه» محکم و دندان شکنی را تحویلمان دادند و ما هم مثل لشکر شکست خورده یأجوج و مأجوج به خانه رجعت نمودیم، پس از آن «دفتر معاملات ازدواج» با خودم عهد بستم که تا آخر عمر همچون ابوعلی سینا مجرد مانده و عناصر نامطلوبی به مانند خواستگاری و ازدواج و تأهل را نیز تا ابد به فراموشی بسپارم، بیخود نیست که از قدیم هم گفته اند؛ آنچه شیران را کند روبه مزاج، ازدواج است، ازدواج!!!!!!
| نوشته شده توسط سجاد در دوشنبه 85/5/9 و ساعت 12:42 عصر | نظرات دیگران()
چگونه یک دختر را بخندونیم و به طرف خود جذب کنیم
قبل از این که شروع کنم این رو تذکر بدم که دلیلی که اکثر مرد ها از خندوندن نتیجه مثبت نمی گیرن اینه که سعی می کنن با گفتن جوک دخترها رو بخندونن. در حالی که خنده ای که در اینجا مورد نظر ماست خنده ی حاصل از داشتن یک شخصیت با مزست. برای مثال چارلی چاپلین برای خودش یک شخصیت خلق کرده بود که بامزه بود کاراش (خجالتی و دست و پا چلفتی در عین حال زرنگ و ... ) شما هم باید برای خودتون یک شخصیت خلق کنید که جذاب و خنده دار باشه ولی مطمئنا دست و پا چلفتی مورد نطر ما نیست.

با کارهایی بهتون می دم می تونید یک شخصیت بامزه خلق کنید و در عین خنده دار بودن جذاب هم باشید

تا می تونید در مورد مسایل مختلف مربوط به دختر زیاده روی کنید. مثلا یه دختری بهتون میگه وای چقدر موام بد شده امشب (داره ناز می کنه که شما بگید نه خیلی هم قشنگه)! و شما هم می گید : من نی خواستم بروت بیارم ولی آره خیلی بد شده. همونجا احتمالا دختره میخنده و یک وشگونی ازتون می گیره و شما هم می تونید اینو براش دیگه تا آخره اون شب داستان کنید و همش بگید وای همه دارن مواتو نگاه می کنن! حالا چی کار کنیم و یا مثلا من خجالت می کشم با این موا با تو راه برم و

تا اون جا که می تونید سعی کنید متهمش کنید می خواد شمی رو بلند کنه! دختر . مثلا اگه گفت دیگه دیره و من باید برم خونه بگید ولی من باهات نمیام و اون می گه نه گفتم تو بیا گفتم من می خوام برم خونه و شما هم که انگار کرید می گید ای بابا ما هنوز همدیگرو درست نمیشناسیم و تو می خوای منو ببری خونت. عجب دور و زمونه ای شده ها و ...

حرفاشو سو تعبیر کنید. مثلا اگر داشت بهتون می گفت مثلا با هم شام درست کنیم و برگشت گفت: """"""""بکنیم یا نه""""""""؟
همین حرفشو به شوخی بگیرید.

زیادی لبخند نزنید و به جوکهای خودتون نخندید.

مسایل مختلف رو به هم مربوط کنید به طرزه با مزه. مثلا اگر یه دختره چاق وارد یه کافی شاپ میشه که شما نشستید شد و کون بزرگی داشت بگید اه، جنیفر لوپز اینجا چیکار می کنه یا ...


احساساتشو لطیف مسخره کنید؟ مثلا : می گه وای واقعا از اینکه مردم بقل دستم سیگر بکشن متنفرم! بگید: حالا واقعا نسبت به این کار چه احساسی داری؟

این ها رو با جوک ها و تیکه های با مزه تون قاطی کنید، حتما نتیجه می ده

| نوشته شده توسط سجاد در دوشنبه 85/5/9 و ساعت 12:41 عصر | نظرات دیگران()
حذف کنکور برای تمام رشته‌ها غیر ممکن است

هموطن:رئیس سازمان سنجش با تاکید بر اینکه حذف کنکور یک امر نسبی است، گفت: نمی‌توان کنکور را برای تمام رشته‌ ها حذف کرد.
عبدالرسول پورعباس افزود: حذف کنکور به این معناست که هر داوطلبی با هر میزان اطلاعات می‌تواند در هر محل و هر رشته‌ای که بخواهد درس بخواند که این امکان محال است. وی با اشاره به اینکه درحال حاضر دربخشی از رشته‌های فوق دیپلم کنکور حذف شده است، گفت: سعی می‌شود در دوره لیسانس با توجه به افزایش ظرفیت در بسیاری از رشته‌های دانشگاههای غیرانتفاعی و پیام نور کنکور حذف شود.
رئیس سازمان سنجش با تاکید بر اینکه در رشته‌های مطلوب مانند رشته‌های معتبر روزانه کشور که ظرفیت محدود است نمی‌توان کنکور را حذف کرد، اظهار کرد: طرح سنجش و پذیرش وزارت علوم روند پذیرش دانشجو را از یک آزمون چند ساعته تغییر می‌دهد و بر اساس آن هر داوطلب با توجه به رشته انتخابی خود مراحل پذیرش در دانشگاه را طی می‌کند.


وی با تاکید براینکه بر اساس طرح سنجش و پذیرش، پذیرش دانشجو با کنکور سراسری، سوابق تحصیلی، آزمونهای معیار و آزمونهای استعداد و مهارتهای فردی صورت می‌پذیرد، افزود: برای استاندارد کردن سوابق تحصیلی با شورای عالی آموزش و پرورش هماهنگی‌هایی صورت پذیرفته است.
پورعباس با اشاره به اینکه آزمون معیار در آینده طراحی خواهد شد، گفت: آزمون معیار آزمون جدیدی است و بر اساس آن هر داوطلب برای پذیرش در هر رشته باید حداقل اطلاعات لازم آن رشته را داشته باشد

| نوشته شده توسط سجاد در جمعه 85/4/30 و ساعت 3:33 عصر | نظرات دیگران()
تیم منتخب فصل اروپا انتخاب شد

رسم است که هر ساله در پایان فصل فوتبال اروپا، بهترین بازیکنان طول فصل را انتخاب و در قالبی به نام تیم منتخب فصل معرفی کنند. از حدود یک دهه پیش این گزینش با اعتبار بیشتری صورت می گیرد.

10مجله برتر ورزشی اروپا (قبلا 9 مجله) که کارشناسان مجرب و خبره‌ای دارند و تمامی بازی‌ها را با دقت زیر نظر می گیرند، هر ماهه تیم منتخب خود را معرفی و براساس آرای به دست آمده، بهترین تیم ماه را معرفی می کنند. این کارشناسان اکنون و در پایان فصل، تیم‌های منتخب ماه را جمع بندی کرده اند و تیم منتخب فصل را معرفی می‌کنند.

در تیم منتخب فصل 2005 - 2006 پیتر چک دروازه بان بلند قامت جمهوری چک و باشگاه چلسی به عنوان بهترین دروازه بان برگزیده شد.

عامل اصلی انتخاب او درخشش او در طول فصل گذشته بخصوص در چند مسابقه لیگ برتر انگلیس بود. وی 3 بار در تیم منتخب ماه انتخاب شده بود و جلوتر از بوفونی قرار گرفت که با مصدومیت دست و پنجه نرم می کرد. در خط دفاع سه نفره این تیم نام کریس ، مدافع برزیلی لیون دیده می شود که در قهرمانی مجدد لیون در فوتبال فرانسه واقعا درخشید و هدایتگر خط دفاعی این تیم بود. وی در لیگ قهرمانان هم وظایف خود را بخوبی انجام داد، ولی نتوانست در جام جهانی پیراهن تیم ملی کشورش را به تن کند. کریس که مورد توجه میلان هم قرار گرفته ، 4 بار در تیم منتخب ماه جای گرفته بود. کمتر کسی در انتخاب پویول در این تیم شک دارد.

پویول با 7 بار قرار گرفتن در تیم منتخب ماه، بهترین مدافع فصل گذشته اروپا بود. پویول ، خط دفاع معمولا سردرگم بارسلونا را در دو فصل گذشته به آرامش رسانده و آنقدر خوب بازی کرده که او را با وجود خشونت ذاتی بازی اش ، یک مدافع خوشفکر بدانند. انتخاب سوم خط دفاع لوسیو مردی دیگر از برزیل است. لوسیو محور اصلی خط دفاع بایرن مونیخ بود و در قهرمانی این تیم نقش بزرگی ایفا کرد. این مدافع که میل زیادی به نفوذ دارد، 3 بار در تیم ماه اروپا قرار گرفته است.

در خط میانی این تیم فرانک لمپارد جایی محکم دارد. وی که گلهای زیادی برای چلسی به ثمر رساند، بهترین هافبک تیم قهرمان لیگ برتر بود. لمپارد برخلاف جام جهانی اخیر در تمام طول فصل فوق العاده بازی کرد. لمپارد 4 بار در تیم ماه اروپا جای گرفت. انتخاب کامبیاسو به عنوان هافبک دفاعی برتر فصل اروپا باعث تعجب شده است. کامبیاسو در ترکیب تیم اینتر بازیهای مثبتی ارائه کرد و در رسیدن این تیم به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان فوتبال اروپا نقشی کلیدی داشت.

کامبیاسو جلوتر از ماکه له له و امرسون 3 بار در تیم منتخب ماه اروپا جای گرفت.
جونینیو پرنامبوکانو، دیگر مرد خط میانی تیم فصل اروپاست. نام این هافبک برزیلی با ضربات آزاد عجین شده است و در طول فصل هم با زدن ضربات آزاد زیبایش صحنه های جالبی آفرید. اوج کار او درخشش در مقابل رئال مادرید در پیروزی 2 بر صفر لیون در برابر این تیم پرستاره بود. جونینیو دو بار در تیم منتخب ماه قرار گرفت. اگر هر یک از اعضای این تیم قابل جایگزینی باشند، رونالدینیو نخواهد بود. ستاره بی بدیل بارسلونا آنقدر در طول فصل عالی بود که بعضی ها او را با مارادونا مقایسه کردند.

رونالدینیو در طول فصل کمتر فراز و نشیب داشت و با 7 بار قرار گرفتن در تیم برتر ماه ، همچون پویول رکورددار بود. انتخاب در خط حمله از هر جای دیگر سخت تر است. لیونل مسی، پدیده فوتبال آرژانتین و بارسلونا چشم بسیاری از کارشناسان را خیره کرد. مسی با سبک فوتبال خاص خودش طرفداران زیادی پیدا کرده است او اگر چه در طول فصل زیاد آسیب دید، اما توانست 3 بار در تیم منتخب ماه قرار گیرد.
او در حالی در این تیم جای گرفت که تیری آنری و آندری شوچنکو، 2 تن از بهترین مهاجمان جهان ، جایی در ترکیب این تیم پیدا نکرده اند. دیگر مهاجم این تیم فاتح کفش طلایی اروپا، لوکاتونی است.

تونی با زدن 31 گل در لیگی سخت همچون سری A رکوردی عجیب از خود به جای گذاشت. تونی کلکسیونی از انواع مختلف گل را به نمایش گذاشت و خیلی از پیش بینی ها را باطل کرد. تونی که احتمالا به اینتر منتقل خواهد شد، 5بار در تیم منتخب ما جای گرفت.

سرانجام می رسیم به پست مهاجم نوک تیم که به ساموئل اتوئو می‌رسد. اتوئو بالاخره توانست لقب پی چی چی را در لیگا از آن خود کند. او در بسیاری از مسابقات یک تنه سرنوشت بازی را رقم زد. تعویض دائمی جای او در زمین مسابقه صحنه های زیبایی را به وجود می آورد که نمایانگر پیشرفت فوتبال در هزاره سوم بود.


| نوشته شده توسط سجاد در پنج شنبه 85/4/29 و ساعت 7:3 عصر | نظرات دیگران()
رئال مادرید، کاناوارو و امرسون را از ایتالیا خرید

باشگاه فوتبال رئال مادرید اسپانیا کاناوارو و امرسون بازیکنان تیم یوونتوس ایتالیا را خریداری کرد.

باشگاه رئال مادرید در اطلاعیه‌ای رسمی که امروز پنجشنبه انتشار یافت، اعلام کرد: پدجا میاتوویچ مدیر امور ورزشی باشگاه رئال عصر دیروز در شهر تورین ایتالیا با مقام‌های باشگاه یوونتوس برای انتقال فابیو کاناوارو و امرسون به توافق رسیده است.

ارقام این معامله فاش نشده اما روزنامه ال‌پاییس امروز نوشت که رئال حدود ‪ ۲۳‬میلیون یورو بابت این دو بازیکن به یوونتوس پرداخت می‌کند.

کاناوارو مدافع ایتالیایی و امرسون بازیکن برزیلی یوونتوس ایتالیا اکنون در تعطیلات تابستانی به سر می‌برند و در چند روز آینده در استادیوم سانتیاگو برنابئو باشگاه اختصاصی رئال مادرید به صورت رسمی معرفی خواهند شد.

طبق این اطلاعیه، کاناوارو ‪ ۳۲‬ساله که یکی از بهترین مدافعان خط میانی در جام جهانی آلمان بود، برای سه سال با رئال قرارداد منعقد می‌کند.

امرسون بازیکن خط میانی که ‪ ۳۰‬سال دارد نیز قرارداد سه ساله‌ای با گزینه یک سال بیشتر در صورت توافق طرفین امضا می‌کند.

این دو بازیکن اولین مهره‌های جدید رامون کالدرون رییس جدید باشگاه رئال مادرید هستند که قصد دارد خواسته فابیو کاپلو سرمربی جدید ایتالیایی این تیم را تحقق ببخشد.


| نوشته شده توسط سجاد در پنج شنبه 85/4/29 و ساعت 7:0 عصر | نظرات دیگران()
سالیانه 100 میلیارد تومان هزینه فوتبال می‌شود!

رییس سازمان تربیت بدنی با حضور در کمیسیون فرهنگی مجلس گزارشی در مورد وضعیت تیم ملی فوتبال و نتایج کسب شده در جام جهانی و مسایل مربوط به ورزش ارایه داد.

حجت‌الاسلام سید جلال یحیی‌زاده در گفت و گو با ایسنا افزود: در جلسه‌ امروز کمیسیون فرهنگی علاوه بر اعضای این کمیسیون، نمایندگانی از کمیسیون‌های دیگر هم حضور داشتند که در ابتدا آقای علی‌آبادی گزارشی ارایه کرد و بعد نمایندگان در ارتباط با مسایل مختلف و مشکلات متعدد تیم ملی و حضور تیم در جام جهانی صحبت‌هایی مطرح کردند.

وی افزود: در پایان باز هم علی‌آبادی نقطه‌نظرات خود را در مورد مطالبی که مطرح شده بود بیان کرد. علی‌آبادی تاکید کرد که به سمت تدوین سیاست‌های کوتاه مدت و بلندمدت در ورزش پیش می‌روند و قرار است این کار به شکل ضابطه‌مند تدوین شود.

نماینده‌ تفت و میبد ادامه داد: به گفته‌ی رییس سازمان این کار را تا به حال صورت نگرفته که انشاءالله به زودی انجام می‌گیرد. هم‌چنین نسبت به برخی از مقابله‌هایی که با برخی سوءاستفاده‌ها و رانت‌خواری‌هایی که در امر ورزش و فوتبال وجود داشته گزارشی به نمایندگان ارایه شد. این گزارشات و مطالبی که مطرح شد چه از سوی علی‌آبادی و چه از سوی نمایندگان در مجموع مسایل جالب توجهی بود.

وی خاطرنشان کرد: علی‌آبادی هم‌چنین گزارشی هم از وضع اعتبارات و بودجه امسال سازمان و کمیته ملی المپیک ارایه کرد. طبق گزارش وی امسال بودجه‌ی سازمان و کمیته 76 میلیارد تومان است که 13 میلیارد تومان آن بودجه‌ی جاری و 63 میلیارد تومان آن که مربوط به ورزش می‌شود باید بین 50 رشته‌ی ورزشی در سطح کشور توزیع شود که حدود 10 تا 12 میلیارد تومان آن خرج فوتبال می‌شود.

یحیی زاده در عین حال افزود: البته با توجه به درآمدهای دیگری که باشگاه‌های فوتبال و تیم ملی دارند در مجموع گفته شد که حدود 100 میلیارد تومان در سال خرج فوتبال کشور می‌شود که این نشان از توجه خاص به این رشته‌ی ورزشی است. یعنی با توجه به آن‌که فوتبال از یک مدال برخوردار ا ست و سایر رشته‌ها حدود 920 مدال دارند، در عین حال 100 میلیارد تومان به شکل‌های مختلف خرج فوتبال می‌شود و نزدیک به 50 میلیارد تومان مربوط به 45 رشته‌ی ورزشی است.

نایب رییس کمیته تربیت بدنی افزود: البته بخشی از گزارش مربوط به برخی از سوءاستفاده‌ها بود؛ مثلا علی‌آبادی اشاره کرد که یکی از مسوولان ورزشی در پی 3 الی 4 سال دوره کاری خود حدود یک سال و نیم در سفر خارجی بوده است و 74 سفر خارجی داشته است. علی‌آبادی تاکید کرد که در این مدت تلاش بر این بوده که سفرهای خارجی غیرضروری حذف شود و حدود 35 درصد این سفرها نیز تا کنون حذف شده و این وضعیت‌ها ادامه دارد.

یحیی‌زاده تصریح کرد: موضوع دیگری هم که مطرح شد و مورد گلایه رییس سازمان تربیت بدنی بود، افزایش بی‌رویه و بی‌منطق قیمت بازیکنان به‌ویژه در فوتبال بود که در این افزایش‌ها بسیاری از واسطه‌ها حدود 50 درصد از این پول‌ها را به جیب می‌زنند که دو اشکال بسیار مهم در این قضیه وجود دارد.

وی به این اشکالات اشاره کرد و افزود: اولا قیمت‌ها با توجه به قیمت بازیکن در کشور ما واقعی نیست و از سوی دیگر در این رابطه افراد سوءاستفاده‌کننده و واسطه‌ها سهم بسیار زیادی از این سودها و از این پول‌ها دارند که باید با این مسایل برخورد شود.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، دغدغه‌ی دیگر نمایندگان و علی‌آبادی را این مساله عنوان کرد که برخی از افراد به وسیله‌ی تعدادی از نشریات ورزشی یا مطبوعات به شکل‌هایی با زد و بند کسانی را مطرح می‌کنند و با کسانی برخورد می‌کنند که به دور از شأن ورزش ماست که باید در این مورد نیز برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری شود.

وی ادامه داد: نظر نمایندگان و علی‌آبادی هم این بود که اگر در ورزش بخواهیم رشد کنیم باید بستر فرهنگی مناسب داشته باشیم و به نظر افراد حاضر در این جلسه ضعف بزرگ و اصلی و مهم و ریشه‌ای تیم ملی ما در جام جهانی ضعف فرهنگی بود که همین مساله باعث آن ضعف‌های فنی هم شد. البته به مواردی هم اشاره شد از جمله این که متاسفانه بازیکنان ما در برخی موارد نه مسایل اخلاقی را مراعات می‌کردند، نه مسایل اعقادی و فرهنگی و این مساله اصلا در شأن یک فرد از آحاد ایران به‌ویژه ورزشکار که می‌تواند نماد یک کشور و الگوی جوانان باشد،‌ نیست.

یحیی‌زاده در مورد نظر علی‌آبادی در مورد سرمربی جدید تیم ملی، افزود: صحبت‌هایی در این رابطه شد و نظر علی‌آبادی این بود که قلعه‌نوعی فردی مناسب برای سرمربیگری تیم ملی است. باشد که انشاءالله در این چند ماه باقی مانده تا 24 آبان ماه که آخرین بازی ما در دور مقدماتی جام ملت‌های آسیاست بتوانیم صعود خوبی داشته باشیم.

وی در پایان گفت: با توجه به دغدغه‌ی برخی از نمایندگان، علی‌آبادی تاکید کرد که نظرش این است که قلعه‌نوعی کل وقتش را برای تیم ملی بگذارد و این بدان معناست که در این مدت به نحوی برای تیم استقلال فعالیت نداشته باشد.


| نوشته شده توسط سجاد در چهارشنبه 85/4/28 و ساعت 12:46 عصر | نظرات دیگران()
بحران مالی در یوونتوس

به گفته کارشناسان مالی فوتبال، در صورتی که «یوونتوس» نتواند سرمایه‌گذاری عظیم بخش خصوصی را در دو یا سه سال آینده جذب کند، با ذوب شدید منابع مالی خود رو‌به‌رو خواهد.
«یوونتوس» در میان چهار باشگاه دیگر، متحمل سنگین‌ترین مجازات‌‌ها شده که تأثیر زیادی بر مسائل مالی باشگاه خواهد گذاشت.

«استوارت ویت ول»، یکی از مدیران شرکت «Intangible business» به خبرنگار «PA Sport"s Football insider » گفت: 80 درصد درآمدهای «یوونتوس» از اسپانسرها و حق پخش‌های تلویزیونی است که انتظار می‌رود، بخش عظیمی از آن ناپدید شود. «یوونتوس» احتمالا دست‌کم 50 درصد درآمدهایش را یک شبه از دست خواهد داد. تحت این شرایط، اسپانسرها از این تیم جدا خواهند شد و به این ترتیب، دومین مسئله از دست دادن بازیکنان دست سوم، خراب شدن وجهه باشگاه است.

او می‌گوید: تا زمانی که سرمایه‌گذاری خصوصی آنجلی، مالک باشگاه و یا منابع دیگر باشد، «یوونتوس» نیاز به تجارت‌های دیگر ندارد و آنان می‌توانند به راحتی این افت مالی را جبران کنند. «یوونتوس» در دو یا سه سال آینده، نیازمند سالانه حدود 125 میلیون یورو (158 میلیون دلار) است درآمدهای ناشی از فروش بلیت برای این باشگاه به طور باورنکردنی کاهش خواهد یافت که برای باشگاهی به این عظمت، باعث دفع بسیاری اسپانسرها می‌شود. بهبود «یوونتوس» از این وضعیت با توجه به تاریخ و سوابق باشگاه به نظر مدت زمان زیادی حدود چند سال طول بکشد.

باید منتظر بود و دید که آیا شرکت نفتی لیبیایی «تام اویل» شراکتش را (حدود 21 میلیون یورو در سال برابر 5/26 میلیون دلار در سال) با این تیم به هم خواهد زد یا نه؛ این توافق نشان‌دهنده پرسودترین حامی پیراهن‌های یک تیم در جهان فوتبال است.
در حالی که «یوونتوس»، تنها در ایتالیا حدود پانزده میلیون هوادار دارد، حمایت محلی از این تیم سال‌های اخیر با بی‌میلی تماشاگران برای حضور دل آلایی ضعیف شده است.

فصل گذشته، «یوونتوس» میانگین تماشاگری حدود 26.390 نفر را نسبت به کل ظرفیت 67 هزار نفری خود داشت و برنامه تعویض ورزشگاه این باشگاه تا زمان تثبیت وضعیت مالی آنان معلق باقی خواهد ماند.
به رغم نداشتن سود چشمگیر تماشاگران برای «یوونتوس»، خانواده «آنی یلی» که مالک کارخانه فیات هم هستند، موفق شده‌اند تا طی سال‌ها، این باشگاه را به عنوان یکی از باثبات‌ترین باشگاه‌های ایتالیا حفظ کنند.

ارزش و موقعیت باشگاه با حضور ستارگان بین‌المللی نیز در این تیم بیشتر و محکم‌تر شده بود، اما با رفتن بازیکنانی مانند «بوفون»، «ندود»، «ویرا» و «ایراهیموویچ» این امتیاز نیز از دست می‌رود.

«ویت ول» می‌گوید: باشگاه نمی‌تواند بازیکنان با دستمزد بالا را نگه دارد؛ بنابراین، باید هزینه‌هایش در بازار نقل و انتقالات را کاهش دهد؛ این هزینه‌ها می‌‌تواند، حدود 50 تا 75 درصد برسد.
البته هر چهار باشگاه از این رأی درخواست تجدیدنظر کرده‌اند، اما تا 25 جولای که لیست تیم‌های حاضر در باشگاه‌های اروپا را ارائه می‌دهند، این کارانجام می‌شود.


| نوشته شده توسط سجاد در چهارشنبه 85/4/28 و ساعت 12:45 عصر | نظرات دیگران()
کاکا به رئال پیوست
"کاکا" بازیکن برزیلی تیم فوتبال باشگاه آث میلان ایتالیا از تصمیم خود برای پیوستن به باشگاه فوتبال رئال مادرید اسپانیا خبر داد و پیوستن به این تیم را یک افتخار خواند.

کاکا در گفت‌وگو با شماره دوشنبه روزنامه ورزشی "آس" چاپ مادرید گفت:
"برای من حکم دادگاه در مورد تیم میلان تاسف آور است و به همین دلیل، ظرف چند روز اخیر در مورد آینده خود تصمیم‌گیری کرده‌ام.

وی ابراز امیدواری کرد که تیم رئال مادرید بتواند برای انتقال وی، با باشگاه میلان به توافق دست یابد.

کاکا گفت: من و خانواده‌ام در میلان در آسایش هستیم و به این خاطر تا سال ‪ ۲۰۱۱‬میلادی با میلان قرارداد بسته‌ام اما پیوستن به رئال مادرید برای من افتخار آفرین است.

به نوشته روزنامه مذکور، مسوولان رئال این روزها در حال تماس مداوم با پدر کاکا که مدیر برنامه‌های وی است، هستند و او اطمینان داده است که اگر رئال و میلان به توافق نرسند، کاکا راسا اقدام خواهد کرد، همان کاری که "رونالدو" با باشگاه اینتر میلان انجام داد.

طبق این گزارش، "میاتوویچ" مدیر امور ورزشی تیم رئال قرار است روز دوشنبه برای مذاکره با مقامات میلان راهی آن شهر شود.
| نوشته شده توسط سجاد در سه شنبه 85/4/27 و ساعت 11:21 صبح | نظرات دیگران()
ورزشگاه‌های جام‌جهانی ‪
یک شرکت معماران برلینی روز دوشنبه اعلام کرد نقشه‌کشی و طراحی سه ورزشگاه برای برگزاری جام جهانی ‪ ۲۰۱۰‬در آفریقای جنوبی را برعهده گرفته است.

به‌گزارش خبرگزاری فرانسه از برلین ، شرکت "گرکان مارگ و شرکا" اعلام کرد ورزشگاه شهرهای کیپ تاون، دوربان و بندرالیزابت را نقشه کشی خواهد کرد.

بزرگترین ورزشگاه در دوربان ساخته می‌شود که ‪ ۸۵‬هزار نفر ظرفیت خواهد داشت.

ولکوین مارگ مدیر شرکت به روزنامه دای ولت گفت: در مورد هر سه ورزشگاه با معماران بومی آفریقای جنوبی همکاری خواهیم کرد.

شرکت مذکور پروژه نوسازی ورزشگاه المپیک شهر برلین را برعهده داشت که میزبان دیدار فینال رقابتهای جام جهانی ‪ ۲۰۰۶‬بود.

در سال ‪ ، ۲۰۱۰‬مسابقات در ‪ ۱۰‬ورزشگاه در ‪ ۹‬شهر آفریقای جنوبی برگزار خواهد شد. این نخستین بار است که میزبانی جام جهانی به قاره آفریقا داده شده است.

بازی فینال در ورزشگاه ساکرسیتی در خارج از شهر ژوهانسبورگ برگزار می شود.
| نوشته شده توسط سجاد در سه شنبه 85/4/27 و ساعت 11:20 صبح | نظرات دیگران()
<      1   2   3      >

لینک باکس پنگوین 

با ثبت وبلاگ خود در این لینک باکس کاربران خود را تا 1000% افزایش دهید.

About
I'm in Yahoo...
Google Searcher
Search in all the world & web with Google Search
نظر سنجی>Search
آمار وبلاگ
width="25" خبر نامه





Powered by WebGozar

Copyright 2006 - Designer: Penguin Network >Hessam Sedaghati